۱۳۸۸ آبان ۱۷, یکشنبه

به آرزوهامون ایمان بیاریم

همیشه یه عادتی تو زندگیم داشتم . هر وقت هوس می کردم یه بستنی بخورم، نقشه ساخت یه بستنی فروشی بزرگ به سرم می زد .من بی آنکه اسمشو شغل بذارم هر کاری دوست داشتم کردم و شاید واسه همینه که هنوز نفهمیدم چه کاره ام .

برای کنجکاوی هیچ مرزی وجود نداره وشاید تنها چیزی که اصالت داره ، پاسخ به این سواله که من کی هستم ؟

در عبور از مسیر پر پیج و خم زندگی ، هر کسی بخشی از پاسخ این سوال رو دریافت می کنه . با نگاه کردن به عملکرد خودش در روبرو شدن با اتفاقات و البته

عملکرد ما گاهی وابسته به ایمانیه که به آرزوهامون داریم .